در سالهاي اول ازدواج، علي پول كمي كسب ميكرد. او از چاه آب ميكشيد و مزارع ديگران را آبياري ميكرد. فاطمه نيز خود خدمتكاري نداشت و خود غلات را با دست آسياب ميكرد و بر اثر كار دستانش تاول زدهبود. روزي علي خبردار ميشود كه پيامبر چند برده دريافت كردهاست. علي، فاطمه را ميفرستد تا يكي از اين بردهها را از پدرش دريافت نمايد. فاطمه پيش پدر ميرود، اما در خود اين را نميبيند كه چنين درخواستي نمايد. سرانجام علي خود بههمراه فاطمه راهي منزل پيامبر ميشود، اما درخواست او از طرف پيامبر رد ميشود. پيامبر به آنها گفت كه «او نميتواند اجازه دهد كه اصحاب صفه از گرسنگي رنج بكشند» و «من بايد بردهها را بفروشم و پول آنها را صرف كمك به آنها كنم». پيامبر درعوض، ذكري كه به تسبيح فاطمه زهرا معروف است را به زوج جوان ميآموزد. گويند علي هيچگاه پيش از خواب، گفتن اين ذكر را ترك نميكرد
دليلي وجود ندارد كه احاديث در مورد فقر فاطمه و علي را رد كرد. اما اين فقط مربوط به سالهاي اول ازدواج آنها بود. يعني دورهاي كه بسياري از اعضاي جامعهٔ مسلمانان بهمانند علي و فاطمه فقير بودند. پس از فتح خيبر در سال هفتم ه.ق بود كه دوران فقر اين زوج تمام شد. زيرا آنها توانستند بهعنوان يكي از مسلمانان نمونه، سهمي از محصولات فدك را دريافت نمايند.[۶۷] بهگفتهٔ كارن رافل استقامت فاطمه در برابر تنگدستي، الگويي براي شيعيان است تا با ايمان به خدا به رويارويي با رنجهاي زندگي بپردازند
بااينكه چندهمسري مجاز بود، علي در زمان حيات فاطمه، با زن ديگري ازدواج نكرد.[۵۱] رابطهٔ زناشويي علي و فاطمه رابطهٔ ويژهاي بود و تكهمسري علي تا پايان عمر فاطمه نشانهاي بر اين امر است. منابع اهل سنّت اين مسئله را — كه چرا علي تكهمسري را در زندگي با فاطمه اختيار كرده — با روايتي توضيح ميدهند كه در آن علي از دختر ابوجهل خواستگاري ميكند، ولي پيامبر به او اين اجازه را — بهايندليل كه باعث ناراحتي فاطمه ميشود — نداد.[۵۲][يادداشت ۶] جعفر شهيدي سنديت ماجراي خواستگاري را «ضعيف» و «بدون پايهٔ استوار» ميداند، چرا كه اصل روايتِ آمده در منابع اوليه مانند صحيح مسلم و صحيح بخاري، متعلق به مِسوَر بن مَخرَمه است. راوي در آن زمان كودك بوده و الفاظي را بهكار ميبرد كه اشاراتي نامنطبق با اطلاعات تاريخي دارد مانند زندهبودن ابوجهل در زمان ماجرا. همچنين از ديد شهيدي چنين روايتي كه شِكوِهٔ محمد از علي را با سخنراني در ميان عموم نشان دهد، بايد در منابع تاريخي شايعتر از اين باشد.[يادداشت ۷][۵۳] سيد علي ميلاني در كتاب سلسلة اعرف الحق تعرف اهله، حديث خطبه علي بنت أبيجهل از مجموعهٔ كتابهاي الرسائل العشر في الاحاديث الموضوعه في كتب السنه با بررسي دقيق اين حديث در منابع صحاح، مسندها و معجمهاي متأخر، اسناد و طرق آن و بررسي روايت مِسوَر بن مَخرَمه، متن روايت و مدلول آن، به اين نتيجه ميرسد كه اين، حديثي ساختگي از سوي آل زبير بودهاست. و در توضيح اين نتيجه به چند دليل اشاره ميكند: نخست آنكه راويان اين حديث، عبدالله بن زبير، عروة بن زبير، مسور بن مخرمه — از نزديكان و همراهان عبداللّه بن زبير و از خوارج كه در جريان حمله به كعبه توسط يزيد كشته شد —، عبداللّه بن ابيمُلَيكه — قاضي عبداللّه بن زبير و مؤذن ويژهٔ او —، زُهْري — از ملازمان عروة بن زبير و از دشنامدهندگان به علي بن ابيطالب —، شعيب بن راشد راوي حديث زهري، و ابويمان راوي شعيب هستند. و دوم اينكه درصورت ايراد اين موضوع بهصورت خطبهاي همگاني از سوي پيامبر، راويان آن، نبايد تنها به دو كودك نابالغ — مسور بن مخرمه و عبداللّه بن زبير — محدود ميشد
پس از هجرت محمد از مكه به مدينه، عمر و ابوبكر خواستار ازدواج با فاطمه بودند،[يادداشت ۳] اما محمد پيشنهاد ازدواج آنها را نپذيرفت و گفت كه براي اين موضوع منتظر فرمان خداست.[۴۲] مدت كمي پس از رفتن علي به مدينه، محمد به علي گفت كه خداوند به وي فرمان دادهاست كه دخترش، فاطمهٔ زهرا، را به ازدواج وي درآورد
در تاريخ تولد فاطمه اختلافنظر وجود دارد و بين ۵ سال پيش از آغاز پيامبري محمد تا ۵ سال پس از آن متفاوت ذكر شدهاست.[۲۸] يكي از گمانهها سال بازسازي كعبه در پنج سال پيش از بعثت برابر با سال ۶۰۴ ميلادي است.[۲۹] از تاريخنويسان شيعه، اربلي در كشفالغمه اين تاريخ را بيان ميكند.[۳۰] هرچند درصورت درستي اين تاريخ، سن ازدواج فاطمه بالاتر از ۱۸ سال نشان داده ميشود، كه اين امر در سرزمين عربستان در آن دوران، غيرمعمول بهنظر ميرسد.[۳۱] برخي منابع نيز تولد او را پيش از بعثت ميدانند بدون آنكه به سال و ماه آن اشاره داشتهباشند. اما نظرهاي ديگر يك سال پس از بعثت يا ۵ سال پس از بعثت، برابر با سال ۶۱۵ ميلادي، و سه سال پس از معراج است.[۳۲] منابع اهل تشيع تاريخ معراج را از دو سال پس از بعثت تا شش ماه پيش از هجرت گزارش كردهاند[۳۳] و با توجه به داستان تولد فاطمه،[يادداشت ۱] زمان تولد او را بين ۲ يا ۵ سال پس از بعثت عنوان ميكنند.[۳۴][يادداشت ۲] ولي درصورت درستي اين تفاسير، سن خديجه مادر او در هنگام تولد فاطمه، بالاتر از ۵۰ سال خواهد بود
فاطمه وصفي است از مصدر فطم؛ و فطم در زبان عربي به معني بريدن، قطعكردن و جداشدن آمدهاست. اين صيغه كه بر وزن فاعل معني مفعولي ميدهد، به معني بريده و جداشده است.[۲۳][۲۴] محمد در پاسخ علي بن ابيطالب كه از او دربارهٔ علت نامگذاري فاطمه پرسيد، گفت: «چون او و پيروانش از آتش بريده شدهاند».[۲۵] ابن حجر هيتمي در الصواعق المحرقة و نسائي در سُنَن آوردهاند: «خداوند او را فاطمه ناميد چراكه او و دوستدارانش را از آتش جهنم قطع كردهاست.» فتال نيشابوري در روضةالواعظين از جعفر صادق نقل كردهاست: «فاطمه ناميده شد چون از بديها بريده شدهاست.»[۲۶] براي فاطمه، نامهاي ديگري هم برشمردهاند كه «صدّيقه»، «مباركه»، «طاهره»، «زكيه»، «راضيه»، «مرضيه» و «زهرا» از آنجملهاند. يكي از مهمترين كنيههاي او «امّابيها»، مادر پدرش، است
منابع ثانويه براي كشف و فهم تاريخي رويدادهاي زندگي فاطمه، آثار تاريخي مورخان است.[۱۸] انساب الاشراف احمد بن يحيي بلاذري (وفات ۲۷۹ ه.ق) دربردارندهٔ اخبار تاريخي بسياري دربارهٔ جنگهاي صدر اسلام و اصحاب حديث و بهطور ويژه، برخي اطلاعات خاص دربارهٔ برخي مطالب موردنظر شيعه است، مانند وقايع رويداد خانهٔ فاطمه زهرا، غدير خم، رواياتي دربارهٔ فضايل علي بن ابيطالب يا برخي موارد در نكوهش عثمان را بيان كرده است.[۱۹] تاريخ يعقوبي كه به نام نويسندهٔ آن، يعقوبي (وفات ۲۸۴ ه.ق) است، مهمترين اثر او نيز بهشمار ميرود. تاريخ الرسل و الملوك معروف به تاريخ طبري (نوشته ميان سالهاي ۲۸۳ تا ۲۹۰ ه.ق و بازنگري تا ۳۰۳ ه.ق) اثر محمد بن جرير طبري (وفات ۳۱۰ ه.ق) از كتابهاي مقبول عام است كه سبب اتكاي تاريخنگاران پس از او مانند ابن مسكويه، ابن اثير و ابن كثير بر اين كتاب شدهاست.[۲۰] مناقب آل ابيطالب (نوشته كمي پس از ۵۵۳ ه.ق) از آثار ابن شهرآشوب (وفات ۵۸۸ ه.ق) است. اين كتاب با ذكر مناقب پيامبر اسلام آغاز ميشده، با امامان شيعه ادامه يافته و به ذكر صحابه و تابعين پايان ميپذيرفتهاست، اما نسخههاي موجود با ذكر بخش حسن عسكري به انجام ميرسد.[۲۱] رسول جعفريان بهطور خاص در ميان كتابهاي حديثي، كتاب كافي (نوشته حدود اوايل سدهٔ چهارم هجري) را واجد اطلاعات تاريخي ميداند
منابع دست اول شناخت زندگاني فاطمه زهرا عبارت است از قرآن، گفتههاي محمد و اهل بيت در قالب حديث و آنچه از كردار وي ثبت شدهاست. در الفهرست ابن نديم نخستين كتاب شيعه، كتاب سليم بن قيس هلالي برشمرده شدهاست، كه تاريخ آن حدود نيمهٔ دوم سدهٔ اول تا اوايل سدهٔ دوم هجري تخمين زده شدهاست.[۵][۶] علاوه بر آن، كتابهاي سيره نبوي شامل زندگينامههاي سنتي نوشتهشده توسط مسلمانان و گفتارهاي منسوب به پيامبر اسلام است[۷] كه در سدههاي دوم تا چهارم هجري نگاشته شدهاست.[۸] بهنوشتهٔ رسول جعفريان سيرهٔ نبوي شامل دو بخش بود كه يكي به زندگي اجداد محمد و زندگي محمد در مكه ميپرداخت و بخش دوم به حوادث پس از هجرت محمد از مكه به مدينه يعني زندگي محمد در مدينه اختصاص داشت، كه به مغازي مشهور است.[۹] در اين ميان، قديميترين كتاب سيره در دسترس، نوشتهٔ ابن اسحاق (وفات حدود ۱۵۰ ه.ق) با عنوان «زندگي رسول خدا» (نوشتهشده در ۱۲۰ تا ۱۳۰ سال پس از درگذشت محمد) است كه متن اصلي آن از بين رفتهاست،[۱۰] اما بخشهايي از آن در آثار نوشتهشده توسط تاريخنگاران بعدي، مانند ابن هشام و طبري بهجاي ماندهاست.[۱۱][۱۲] مورخان اهل سنت سيرهٔ ابن اسحاق را بهعنوان يك روايت مقبول از زندگي محمد پذيرفتهاند و ديگر اخباري را كه گردآوردهاند در حاشيهٔ آن قرار دادهاند.[۱۳] اگرچه نه همهٔ محققين، اما بسياري از آنان درستي و صحت اين زندگينامههاي قديمي را پذيرفتهاند، با اين وجود ميزان صحت آنها قابل تعيين نيست.[۱۴] از ديگر سيرهنويسان بنام، محمد بن عمر واقدي (وفات ۲۰۷ يا ۲۰۹ ه.ق) مؤلف كتاب التاريخ و المغازي و نيز منشي او، محمد بن سعد بن منيع (وفات ۲۳۰ ه.ق) مشهور به ابن سعد بغدادي، نويسندهٔ طبقات الكبري هستند.[۱۵] المغازي از مهمترين آثار محمد بن عمر واقدي است. در مقايسه با سيرهٔ ابن اسحاق، اين كتاب از نظر وسعت و ارائهٔ جزئيات بر اثر ابن اسحاق برتري دارد. واقدي براي نوشتن مغازي پيامبر اسلام، از تمام منابع شفاهي و مكتوب، اطلاعات نسبشناسان و بازديد از مناطق جنگي اين نبردها استفاده كردهاست.[۱۶] السيرة النبوية ابن هشام (وفات ۲۱۳ يا ۲۱۸ ه.ق) نيز كه بهنام سيرهٔ ابن هشام معروف است از كتابهايي است كه مورد توجه و استفاده بودهاست
برخلاف منابع مذهبي بسياري كه دربارهٔ فاطمه موجود است، گزارشهاي خالص تاريخي درمورد زندگي او بسيار اندك است و بيشتر گزارشها تنها برگهايي نامهم از زندگي وي را پوشش ميدهد.
فاطمه زهرا دختر محمد (به عربي: فاطمة الزهراء بنت محمد؛ زادهٔ ۲۰ جماديالثاني بين ۳۵ يا ۴۵ عامالفيل برابر ۱۸ يا ۸ پيش از هجرت در مكّه – درگذشتهٔ ۱۳ جماديالاول يا ۳ جماديالثاني ۱۱ هجري قمري در مدينه) دختر محمد و خديجه، همسر علي بن ابيطالب، امام نخست شيعه و خليفهٔ چهارم، و مادر حسن بن علي و حسين بن علي امام دوم و سوم شيعه است. وي از اهل بيت محمد و يكي از پنج تن آل عبا[۱] و از شخصيتهاي بسيار محترم براي تمامي مسلمانان بهويژه شيعيان است.[۲] او در رويداد مباهله نيز نقش داشته است.[۳]
در تاريخ تولد فاطمه اختلاف بسياري هست. اما دو قول پنج سال پيش از بعثت و پنج سال پس از آن رايجتر است. او كوچكترين دختر محمد و تنها فرزند او بود كه از خود فرزنداني باقي گذاشت، كه به سيد يا شريف مشهور هستند. در كودكي مستقيماً زيرنظر پدر و مادر خويش رشد يافت و جواني خود را در دوران سخت تبليغ اسلام از سوي پدرش گذراند. فاطمه در محاصرهٔ شعب ابيطالب مادر خود را از دست داد. پس از هجرت به مدينه، در سال دوم هجري به ازدواج علي بن ابيطالب درآمد و داراي پنج فرزند شد. در سال يازدهم هجري، پس از درگذشت پدرش، به دفاع از علي بن ابيطالب بر سر جانشيني پيامبر پرداخت. او در اينباره احتجاجهاي بسياري با ابوبكر و پشتيبان وي عمر كرد. در جريان اين وقايع، ابوبكر، عمر و عدهاي از همراهانشان بهقصد گرفتن بيعت، به خانهٔ علي رفته و در آنجا با مقاومت علي و فاطمه و طرفدارانشان روبرو شدند. فاطمه زهرا در ماجراي گرفتن فدك از سوي ابوبكر، با وي دچار اختلاف شد و بارها با او احتجاج كرد و در ايراد خطبهاي مشهور به خطبهٔ فدكيه در مسجد پيامبر، به دفاع از حق خويش پرداخت. اما اين احتجاجها سودي نبخشيد. سرانجام فاطمه زهرا با خشم نسبت به ابوبكر و عمر بهخاطر موضوع فدك و جانشيني پيامبر و بيرضايت از آنان از دنيا رفت. او اولين فرد از خانوادهٔ محمد است كه پس از او درگذشت. تاريخ درگذشت او را از سي روز تا شش ماه متفاوت ذكر كردهاند، اما دو قول هفتاد و پنج روز و نود و پنج روز رايجتر و قول نود و پنج روز معتبرتر است. محل دفن فاطمه زهرا نيز نامشخص و مورد اختلاف است. اما سه مكان در اولويت هستند: نخست در روضهٔ نبوي ميان قبر و منبر پيامبر، دوم در خانهٔ خود فاطمه زهرا كه اكنون در مسجد النبي قرار گرفتهاست و سوم در قبرستان بقيع.
تعداد صفحات : 0