پس از هجرت محمد از مكه به مدينه، عمر و ابوبكر خواستار ازدواج با فاطمه بودند،[يادداشت ۳] اما محمد پيشنهاد ازدواج آنها را نپذيرفت و گفت كه براي اين موضوع منتظر فرمان خداست.[۴۲] مدت كمي پس از رفتن علي به مدينه، محمد به علي گفت كه خداوند به وي فرمان دادهاست كه دخترش، فاطمهٔ زهرا، را به ازدواج وي درآورد
پس از هجرت محمد از مكه به مدينه، عمر و ابوبكر خواستار ازدواج با فاطمه بودند،[يادداشت ۳] اما محمد پيشنهاد ازدواج آنها را نپذيرفت و گفت كه براي اين موضوع منتظر فرمان خداست.[۴۲] مدت كمي پس از رفتن علي به مدينه، محمد به علي گفت كه خداوند به وي فرمان دادهاست كه دخترش، فاطمهٔ زهرا، را به ازدواج وي درآورد